زن جوان میگوید به اصرار شوهرش قبول کرد در نقش مامور قلابی با او و همدستش همکاری کند.
زن و شوهری که با همدستی فردی دیگر خود را مامور پلیس معرفی و اقدام به اخاذی و سرقت میکردند، دستگیر شدند.
به گزارش سایت جنایی، پرونده این زن و شوهر و همدست فراریشان از اوایل اسفند سال گذشته در دادسرای ناحیه ۳۴ مطرح شد.
بازپرس مصطفی تقیزاده در جریان شکایات متعددی قرار گرفت مبنی براینکه سه نفر سوار بر یک پراید از مالباختگان اخاذی و سرقت کردهاند. شکات گفتند: راننده پراید زن جوانی بود و دو مرد هم سرنشین آن بودند. آنها جلوی ما را گرفتند و خود را مامور پلیس معرفی کردند و در نهایت با انجام سرقت فرار کردند.
با شروع تحقیقات پلیس مشخص شد دو مرد و یک زن در واقع ماموران قلابی هستند که به طعمههای خود گفتهاند آنها تحت تعقیب پلیس هستند و لازم است مورد بازرسی بدنی قرار گیرند یا با آنها به مقر پلیس بروند. به این ترتیب در بازرسی بدنی یا پس از بردن آنها موبایل، پولها و اموال مالباختگان را سرقت و آنها را وسط راه از ماشین پیاده کردهاند. گاهی هم در بازرسی اولیه وسایل و پول و اموال مالباختگان را سرقت و همانجا رهایشان کردهاند.
برخی از شاکیان این باند از اتباع کشور افغانستان بودند که به طور غیر مجاز در ایران حضور داشتند.
در آخرین سرقت اعضای این باند، فردی که طعمه آنها بود به رفتارشان شک کرد. این فرد که به زن راننده شک کرده بود با داد و فریاد از رهگذران کمک خواست و باعث دستگیری زن خلافکار شد.
این مرد در تحقیقات اولیه گفت: وقتی آن سه نفر جلوی من را گرفتند متوجه شدم راننده یک زن است و شک کردم که چرا یک زن، راننده تیمی است که برای دستگیری من آمده است. به همین دلیل داد و بیداد کردم و مردم به کمکم آمدند. دو مرد فرار کردند، اما زن راننده از سوی مردم دستگیر و تحویل ماموران پلیس شد.
در ادامه تحقیقات از زن جوان آغاز شد و او در بازجوییها گفت: من آن دو مرد را نمیشناخم و مسافر من بوند.
ماموران در ادامه دیگر شاکیان را برای شناسایی زن فراخواندند. آنها به محض حضور در اداره پلیس زن را شناسایی کردند و این شناسایی چارهای جز اعتراف برای زن دستگیر شده باقی نگذاشت. زن در ادامه اعتراف کرد: من معلم بودم، اما شوهرم خلافکار است و چند بار به زندان افتاد و آخرین با به خاطر خرید و فروش مواد مخدر دستگیر شد. بعد از آزادی پیشنهاد داد با او و مرد دیگری همدست شوم و پول دربیاوریم. من با شوهرم و دوستش به عنوان مامور قلابی از مردم اخاذی و سرقت میکردیم.
با این اعترافات زن، ماموران سراغ شوهر او رفتند و دستگیرش کردند. مرد هم پس از دستگیری گفت: من ۳۲ ساله هستم و سیکل دارم. حدود سال ۹۱ زندگی خوبی داشتم ولی بعد از آن به شیشه معتاد و وارد دنیای مجرمان شدم. خلاف را با سرقت کابل برق شروع کردم و اولین بار هم به همین جرم دستگیر شدم. ۴.۵ سال زندان بودم و وقتی آزاد شدم دوباره بیکاری و بیپولی اذیت کرد. برای همین کار خرید و فروش مواد مخدر را شروع کردم، اما اوسط سال ۹۶ با ۲۰۰ گرم مواد دستگیر شدم و به خاطر آن به ۲۷ سال حبس محکوم شدم. بعد از مدتی درخواست عفو دادم و حکمم به ۱۳ سال و نیم کاهش یافت. بعد از ۵ سال و نیم در اواسط سال ۱۴۰۲ با سند دو میلیاردی که وثیقه بود هر چند وقت مرخصی میآمدم و آخرین بار که بیرون آمدم دیگر زندان نرفتم. دوباره کار نداشتم و بیشتر وقتم را در پاتوق قمار بودم تا اینکه مردی حرفهای را دیدم که به من گفت مامور قلابی بودن در آمد خوبی دارد. پیشنهاد داد با هم با این شگرد پول در بیاوریم. از آنجا که زنم رانندگیاش خوب بود به ذهنم رسید برای فرار از صحنه جرم به کمکش نیاز داریم. چون بعد از بازرسی بدنی و سرقت باید سریع فرار میکردیم. زنم اول قبول نکرد، اما در نهایت قبول کرد.
در حال حاضر با بازداشت این زوج تحقیقات برای دستگیری همدست فراری آنها ادامه دارد.